گویند دوباره بی نمازان که هوار
بنگر که چگونه رفت توافق به هوا
بردارم و در پاسخ اینان به وقار
یک زنگ حسابی بزنم آخرِ کار
اول ز همه دو صفر، یک یک بعدَش
قربان شمارهی وزین و رندش
***
برداشت یکی پری سخن در سکنات
قربان چنین حکومتی در حسنات
هم من بروم و هم جواد و اسحاق
گو تا به کجاست کدخدا، جمله فدات
گفت آن پریِ شکر سخن با صلوات
قربان تو و سخاوتت قند و نبات
***
گو مشکل خود کنون که فرصت داری
وِل دانْ (1)که به ما چنین ارادت داری
هرگز نَبُوَد به مثل تو شیر ژیان
کی بوده مگس همچو عقابی به میان
***
هیز گون(2) تو عراق و یمن و سمتِ حجاز
تا چون نکند کسی برایتان مشکل، ساز
از غصهی تان نه شب، نه دارد یک روز
هم فکر تو است و هم اِبی پالان دوز
پایی به یمن، یه پایِ دیگر کابل
هر جا که رود چقدر نماید ساغُل (3)
***
بسیار در این بحر سخن گفت سیه چشمِ سیه فام
کز غصه او شد شب و روزم چو سیه جامِ سیه کام
رفت غصه ام از خاطر و گفتم نه عجب باد
هر چیز که رفت است، عزیزان به درک باد
------------
1- well done(آفرین)
2-He's gone(او رفته است)
3- ساغُل(خوب)